تحولی زیر پوست جامعه در جریان است که ارتباطی به مد ندارد
در طول دهه ها پس از انقلاب منتج به جمهوری اسلامی . نظام همواره تلاش کرده تا ریتم عادی تغییر سبک لباس در کشور را منجمد کند و به دنبال تحمیل ایدئولوژی و تفسیر خود از پوششایدهآل زنان از طریق کنترل بر بدن و پوشش زنان بوده است.
همزمان تلاشهای بسیاری هرچند کوچک از سوی زنان برای مبارزه با این اعمال قدرت صورت میگرفت. مثلاً پس از تحمیل پوشش اجباری، یکی از اقدامات مبارزه با پوشش تحمیلی، نمایش بخشی از بدن که آن هم توسط نهادهایی مانند گشت ارشاد به شدت مجازات میشد.
اما در چند سال گذشته چنان تغییرات عمیق و سریعی در پوشش زنان رخ داده است که در تاریخ پوشاک کمتر نمونه مشابهی از آن سراغ داریم. منظور نوعی از تغییرات سبک لباس طبیعی است و با تغییراتی تصنعی که دولتها با توسل زور اعمال میکنند متفاوت است مثلاً نظیر تغییرات اجباری پوشش زنان توسط آتاتورک .
شاید مورد مشابه این گونه تغییر سریع در تاریخ پوشاک و مد جهان، اتفاقی بود که دهه ۱۹۲۰ در غرب رخ داد. در آن زمان پوشش زنان با دامنهای بزرگ و پفی، کرستهای تنگ و لباسهای سنگین و دست و پاگیر به یکباره جای خود را به پیراهنهای نازک و کوتاه و رها دادند. این تغییرات سبک پوشش در نتیجه تغییر و تحولات فرهنگی خصوصاً پس از مبارزات زنان برای افزایش حقوقشان حاصل شد.
مشاهدات روزمره بخصوص در شهرهای بزرگ نشان میدهد که دختران جوان متولد دهه ۸۰ و اواخر دهه ۷۰ تقریباً دیگر نه مانتو بر تن میکنند و نه روسری بر سر دارند.
در واقع پوشش اصلی این دختران جوان شامل شلوار و پیراهنهای گشاد و سایز بزرگ است. در ایران اساساً این نسل نه تنها حجاب را کنار گذاشته بلکه سبکهای پوشش متفاوت و متنوعی نیز دارند و «براساس یک کانسپت خاص استایل میکنند.» (حتی واژگان مورد استفاده آنها واژگان تخصصی مد دنیاست.)
سبکهای مختلف مد و لباسی که ما فقط در کلاسهای تئوری به آنها میپرداختیم توسط این نسل جوان که اطلاعات دقیقی از انواع سبکهای مختلف لباس دارند به صورت خلاقانهای اجرا میشود. مثلاً کسانی که عمیقاً دوست دارند با طبیعت در ارتباط باشند سبک پوشش بوهو را که سبکی هیپیگرایانه است، انتخاب میکنند یا کسانی که روحیه اعتراضی نسبت به باورهای جامعه دارند سبک پوشش پانک را انتخاب میکنند و از ناخنهای تیره گرفته تا بوتهای چانکی و موهای تراشیده را در ظاهر این گروه میبینیم.
نشریه چپ فرانسوی زبان «مدیا پارت» چندی پیش در گزارشی راجع به وضعیت پوشش زنان ایرانی بعد از جنبش مهسا با عنوان «آزادی برای فروش» نوشته بود که پس از جنبش اخیر، حجاب در ایران به موضوعی طبقاتی تبدیل شده و بیحجابی تنها برای قشری ثروتمند و شمال شهرنشین آزاد است، دولت در شمال شهر تهران مبارزه با بیحجابی رها کرده اما همچنان در جنوب تهران و شهرهای کوچک زنان حجاب دارند.
در شهرهای کوچکتر با اینکه مردم بسیار سنتی هستند، اما حتی در بین خانوادههای مذهبی هم با پوشش آزادانه نسل جدید مدارای بیشتری دارند و امروزه حساسیت کمتری به نسبت به حجابی جوانان نسل زد دارند.
در طول دهه ها پس از انقلاب، حکومت همواره تلاش کرده تا ریتم عادی تغییر سبک لباس در ایران را منجمد کند و به دنبال تحمیل ایدئولوژی و تفسیر خود از پوششایدهآل زن مسلمان از طریق کنترل بر بدن و پوشش زنان بوده است.
مردم شهرها همیشه علاقمند به آخرین مد روز بودهاند و حالا با محبوبیت روزافزون بلاگرهای مد، با برندهای لوکس نیز آشنا شدهاند.
مردم شیفته سبک زندگی این بلاگرها شدهاند و حالا به راحتی از طریق فروشگاههای آنلاین اینستاگرام میتوانند به انواع کالاهای لوکس و مد روز غربی که در مغازهها به سختی پیدا میشوند، دسترسی پیدا کنند.
بعد از جنبش مهسا، مفهوم حجاب در ایران تغییر پیدا کرده است و دیگر پوشاندن باسن، ساق پا و مچ دست مساله نیست و موضوع اصلی پوشش مو است. یعنی اگر بر خلاف گذشته، شلوار تنگ و مانتوی کوتاه بپوشید، احتمال اینکه توسط گشت ارشاد تذکر بگیرید کم است. موضوع اصلی جریمه و توقف ماشین به دلیل نپوشاندن موی سر است.
به همین دلیل اکثر زنان سعی میکنند با یک چیز کوچک مثل کلاه که جلوه جذابی دارد و مد روز هم هست موی سر خود را بپوشانند. مانتو دیگر کاربرد جدی در کمد لباس زنان، حتی زنان مذهبی و چادری ندارد. امروز تولید مانتو در اکثر تولیدیهای داخل حدود ۸۰ درصد و تولید روسری ۵۰ درصد کاهش یافته است و در برخی موارد تولید مانتو کاملا متوقف شده است.
کاربرد مانتو تنها برای برخی از زنان شاغل و به عنوان یک فرم اداری محدود شده و در اکثر مانتوفروشیهای قدیمی تهران امروز بیشتر انواع و اقسام کت و دامن به جای مانتو فروخته می شود.